شبنم

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چادر سر می‌کنم، به هزار و یک دلیل.

10 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

و مسجد داشتم سجاده آماده می‌کردم برای نماز،
همین که چادر مشکی را از سر برداشتم تا چادر نماز بر سر کنم گفت:
این همه خودت را بقچه پیچ می‌کنی که چی؟
برگشتم به سمت صدا،
دختری را دیدم که در گوشه ی نمازخانه نشسته بود.
پرسیدم: با منی؟
گفت: بله
با توام و همه‌ی بیچاره‌های مثل تو که گیر کرده‌اید توی افکار عهد عتیق!
اذیت نمی‌شی با این پارچه‌ی دراز دور و برت؟
خسته نمی‌شی از رنگ همیشه سیاهش؟
تا آمدم حرف بزنم گفت: نگاه کن ببین چقدر زشت می شی،
چرا مثل عزادارها سیاه می‌پوشی؟
و بعد فقط بلدید گیر بدهید به امثال من.
خندیدم و گفتم: چقدر دلت ﭘُر بود دوست من!
هنوز اگر حرف دیگری مانده بگو.
خنده ام را که دید گفت: نه!
حرف زدن با شماها فایده ندارد.
گفتم: شاید حق با تو باشد عزیزم. پرسیدم ازدواج کردی؟
گفت: بله.
گفتم: من چادر را دوست دارم.
چادر؛ مهربانیست.
با سرزنش نگاهم کرد که یعنی تو هم مثل بقیه ای…
گفتم؛ چادر سر می‌کنم، به هزار و یک دلیل.
یکی از دلایل چادر سر کردنم حفظ زندگی توست.
با تعجب به چهره ام نگاه کرد.
پرسیدم با همسرت کجا آشنا شدی؟
گفت: فلان جا همدیگر را دیدیم، ایشان پیشنهاد ازدواج داد، من هم قبول کردم.
گفتم خوب؛ خدا قبل از دستور دادن به من که خودم را بپوشانم به مردها می‌گوید؛
غض بصر داشته باشید یعنی مراقب نگاهتان باشید.
تکلیف من یک چیز است و تکلیف مردان یک چیز دیگر.
این تکالیف مکمل هم‌اند، یعنی اگر مردی غض بصر نداشت و زل زد به من،
پوشش من باید مانع و حافظ او باشد و من اگر حجاب درست و حسابی نداشتم،
غض بصر مرد و کنترل نگاهش باید مانع و حافظ من باشد.
همسر تو، تو را “دید"،
کشش ایجاد شد و انتخابت کرد.
کجا نوشته شده است که همسرت نمی‌تواند از تماشای زنانی غیر از تو لذت ببرد،
وقتی مبنای انتخاب برای او نگاه است؟
گفت: خوب… ما به هم تعهد دادیم.
گفتم: غریزه، غریزه منطق نمی‌شناسند، تعهد نمی‌شناسد.
چه زندگی ها که به چشم خودم دیدم چطور با یک نگاه آلوده به باد فنا رفت.
من چادر سر می‌کنم، تا اگر روزی همسر تو به تکلیفش عمل نکرد و نگاهش را کنترل نکرد،
زندگی تو به هم نریزد، همسرت نسبت به تو دلسرد نشود،
محبت و توجه‌اش نسبت به تو که محرمش هستی کم نشود.
من به خودم سخت می گیرم و در گرمای تابستان زیر چادری که بیشتر شبیه کوره است از گرما هلاک می‌شوم،
زمستان‌ها زیر برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش کلافه می‌شوم،
بخاطر حفظ خانه و خانواده‌ی تو.
من هم مثل تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی‌هایم دارم.
من هم دوست دارم تابستان‌ها کمتر عرق بریزم،
زمستان‌ها راحت‌تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم.
من روی تمام این علاقه‌ها خط قرمز کشیدم،
تا به اندازه‌ی سهم خودم حافظ گرمای زندگی تو باشم.
سکوت کرده بود.
گفتم؛ راستی…
هر کسی در کنار تکالیفش،حقوقی هم دارد.
حق من این نیست که زنان جامعه‌ام با موهای رنگ کرده‌ی پریشان و صد جور جراحی زیبایی فک و بینی و کاشت گونه و لب و آنچه نگفتنیست،
چشم‌های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند.
حالا بیا منصف باشیم.
من باید از شکل پوشش و آرایش تو شاکی باشم یا شما از من؟
بعد از یک سکوت طولانی گفت؛
هیچ وقت به قضیه این طور نگاه نکرده بودم؛
راست میگی…

 1 نظر

تاثیر دعا برروی سلامت روح و روان

08 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

وقتی انسان با خدای خود دعا و راز و نیاز می کند و از او یاری می‏جوید، توان بیشتری را در خود احساس می‏کند که ناشی از تاثیر دعا و اتکای به خدای تعالی است و داشتن چنین نقطه اتکایی باعث افزایش اعتماد به نفس در فرد می‏گردد.

 نظر دهید »

چرا بی‌بی‌ دو عالم را «انسیّة الحوراء» نامیدند؟

08 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه


آخرش هم که دیگر ماندیم که به ایشان چه بگوییم، می‌گوییم: انسیة الحوراء. انسیّة الحوراء به این معنی نیست که ایشان، حوریّه است. حوریّه یک بند انگشت انسان مؤمن نمی‌شود، آن‌ وقت این بانوی مکرّمه را بگوییم حوریّه است؟! حوریّه در باب مؤمنینی است که بهشت می‌خواستند، امّا این‌ طور نبود که آن مقام لقاء پروردگار را بخواهند و «إرجعی الی ربک راضیة مرضیة» باشند. لذا حوریّه برای آن‌هاست، یعنی انسان‌هایی که اعمال صالح انجام می‌دهند، گناه انجام نمی‌دهند و حالا به بهشت می‌روند، آن هم در خانه‌هایی که برای هر مؤمنی موجود است و بیان شده کمترین آن، به اندازه کره زمین است، امّا آن مقام حقیقت انسانیّت را که عبدالله بشوند و متّصل به پروردگار عالم شوند و به لقاءالله برسند، ندارند. لذا چیزهایی که در آن بهشت برای مؤمنین موجود است، باغ‌ها و میوه‌ها و شیرهایی نه مانند این شیرها، جوی‌های عسل نه مانند این عسل‌ها و … که یکی از آن‌ها هم حوری است.

لذا انسیة الحوراء منظور آن حوری نیست، آن حوری در استخدام مؤمن است و در سطح پایین است. این انسیّة الحوراء چیز دیگری است و به نظر می‌آید مجبور شدند برای تفهیم به ما انسان‌ها که بالاخره در این جسم هستیم و به دنبال اسماء و گیر الفاظ هستیم، این‌ طور بگویند و إلّا چطور می‌شود این بانوی مکرّمه را معرّفی کرد؟! این بانوی مکرّمه‌ای که در موردشان بیان شده: تمام انبیاء در همه ازمنه و قرن‌های گذشته، باید نسبت به ایشان معرفت پیدا می‌کردند. بیان کردیم که حضرت در آن زمان جسمی نداشته که بخواهند معرفت پیدا کنند، لذا فقط مختصّ به انبیاء است.

 نظر دهید »

چادری ها زهرایی نیستند!... اگر

04 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

 

چادری ها زهرایی نیستند!…
اگر پهلویشان درد دین نداشته باشد….

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر دشمنان را با سیاهی چادرشان به خاک سیاه نکشانند….

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر سیاهی چادرشان حرمت خون شهیدان را به عالمیان ننمایاند…

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر منتظر یوسف گمگشته ای نباشند…

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر دربه در به دست اوردن قطره ای از معرفت منجی نباشند…

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر هدفشان،فکرشان،راهشان،نگاهشان،عشقشان،حجابشان فاطمی نباشد…

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر لعن خلفای پست نکنند و درارامش باشند…

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر در خون, جوشش حسینی نداشته باشند…

چادری ها زهرایی نیستند!…

اگر…..

 نظر دهید »

حجاب بانوی دو عالم

04 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

 

 

 


کیفیت حجاب حضرت فاطمه زهرا (س)

اگر چه عمر شریفه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از هجده سال تجاوز نکرد، اما در ابعاد مختلف زندگی می تواند الگوی مناسبی برای بانوان باشد. از جمله موارد می توان در مورد حجاب ایشان الگو پذیری داشت. با توجه به منابع تاریخی، پیرامون حجاب حضرت می توان مواردی را به شرح ذیل نام برد:

حضرت در امر حجاب بسیار مواظبت می نمودند، تا آنجا که در مقابل افراد نابینا هم بی مبالاتی نداشتند، مرد نابینایی وارد منزل ایشان شد. حضرت برخاستند و به اتاق دیگر رفتند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: دخترم! این مرد نابیناست.

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمودند: پدر اگر چه او مرا نمی بیند، ولی من که او را می بینم و او بوی من را استشمام می کند….

همچنین تا آنجایی که ضرورت نداشت، حضرت از خانه خارج نمی شدند. حتی زمانی هم که حضرت برای ایراد خطبه وارد مسجد شدند و برای احقاق حق و ابطال باطل سخن رانی کردند در عین حفظ حریم و عفت بودند. حضرت امام حسن علیه السلام در کیفیت این حضور حضرت در جمع می فرمایند:

مادرم روسری بر سر نمود و چارقد بلند خود را پوشید … در حال راه رفتن بگونه ای بود که لباسش به پا گیر می کرد (کنایه از این که پوشش کامل رعایت شده بود.) … او در میان زنان انصار از خانه خارج شد… همچون حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم با وقار و متانت حرکت می نمود …

وجود این حالات بیان از اهتمام حضرت به مساله حجاب دارد. حضرت در توصیه ای به زنان می فرماید: آنچه برای زنان نیکو است، آن است که مردان را نبینند و مردان هم ایشان را نبینند. (به این معنی که تا موقعی که لزوم ندارد حضور در جمع مردان معنی ندارد.)

لذا در جایی دیگر می فرمایند: نزدیکترین حالت زن به خدا، موقعی است که در خانه بماند.خلاصه این که توجه حضرت به حجاب تا لحظه مرگ هم ادامه داشت، لذا از کیفیت حمل بدن محترمشان به صورتی که آن موقع مرسوم بود ـ حمل بر تابوت بدون پوشش ـ ابراز نگرانی کردند. لذا به همسر خود وصیت نمودند که تابوتی آماده کند، همان گونه که ملائکه شکل آن را به حضرت نشان داده بودند. فرهنگ سخنان فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

در قضیه فدک نیز شکل خاص حجاب حضرت زهرا را هنگام خروج از منزل این گونه توصیف نموده است :حضرت زهرا(س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به گونه ای که تمام بدن آن حضرت را می پوشاند و گوشه های آن به زمین می رسید به تن کردند و به همراه گروهی از نزدیکان و زنان قوم خود به سوی مسجد حرکت کردند. (طبرسی الاحتجاج ج 1 ص 98)

قضیه فوق گویای آن است که حجاب و پوشش بیرون از منزل حضرت در مواجهه با نامحرمان دقیقا همان دو پوشش معروف بانوان در قرآن یعنی خمار(مقنعه ) و جلباب (چادر) بوده است . بنابراین می توان این دو نوع حجاب و پوشش را حجاب و پوشش قرآنی و فاطمی دانست .

 نظر دهید »

ممنوعیت حضور بانوان در مسابقات ورزشی مردان درست است یا خیر؟

01 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه


به عقیده ی بنده نفس حضور بانوان در سالن های ورزشی مردان مانعی ندارد اما باید شرایط آن را محیا کرد. چراکه بانوان هم همچون مردان نیاز به تخلیه انرژی خود دارند و چه جایی بهتر از سالن های ورزشی؟ مگر هزینه های میلیاردی دولت در بخش ورزش برای افزایش شور و نشاط جوانان و تشویق آنها به روی آوردن به ورزش و تفریحات سالم و دوری از فساد و اعتیاد نیست؟ جوانان با حضور در چنین مکان هایی نه تنها اوقات فراغت خود را پر می کنند بلکه با تخلیه ی انرژی سرشار خود از نظر روحی و روانی نیز آرامش می یابند و از انحرافات فاصله می گیرند، این ها گفته های خود مسئولان برای تشویق جوانان به حضور در سالن های ورزشی است. بنابراین باید از این سرمایه های هنگفتی که در بخش ورزش از بیت المال صورت گرفته استفاده بهینه شود به طوری که پاسخگوی بخشی از نیاز های همه ی جمعیت کشور چه زن و چه مرد باشد. بخصوص که ورزش در بخش بانوان آنچنان که باید در کشور رونق و طرفدار ندارد و تمام نگاه ها و هزینه ها متوجه ورزش مردان است.

اما همانطور که گفته شد باید شرایط حضور سالم بانوان در ورزشگاه ها را محیا کرد، برای مثال در تصاویری که مخالفان این حضور منتشر کردند دیده می شود که برای حفظ نظم بخش بانوان ورزشگاه نیز از ماموران مرد استفاده می شود (حضور ماموران مرد در جمعیت بانوان!) یا در تصویری دیگر دیده شد که جای مناسبی برای بانوان در نظر گرفته نشده به طوری که جمعیت مردان و زنان تا حدودی ادغام شده اند و …
از سوی دیگر با توجه به احترامی که در فرهنگ ایرانی از سوی مردان به بانوان گذاشته می شود همواره دیده ایم که در حضور جمع بانوان در ورزشگاه ها استفاده از الفاظ زشت و رکیک به حداقل رسیده و تماشاگران به دلیل حضور نوامیس خود در ورزشگاه جلوی رد و بدل شدن چنین الفاظی را می گیرند و به نوعی این حضور سالم به پاک سازی فضای ورزشگاه ها کمک می کند.

 نظر دهید »

پیامبر اکرم درباره حجاب ومی فرماید

01 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

 

کسی که چشمانش را از نگاه حرام به زنی پر کند ، خداوند در روز قیامت چشمانش را با میخهای آتشین و آتش پر مینماید و تا زمانی که خداوند بین مردم حکم می نماید ، به دین حالت خواهد بود.آنگاه دستور می رسد که او را به جهنم ببرید. ( در صورتیکه که توبه نکرده باشد ) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال صفحه 615
کسی که خود را شبیه غیر مسلمان درآورد ، از ما نیست

————————————————————————-

بین مردان و زنان نامحرم جدایی ایجاد کنید تا با هم برخورد و تماس نداشته باشند زیرا هنگامیکه آنان رو در روی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفت و اآمد داشتند جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت(بهشت جوانان صفحه 468)

————————————————————————-

خداوند شما را از عریان شدن بازداشته است؛(بحار الانوار ج. 56) لذا از عریان شدن بپرهیزید.( سنن الترمذی )

————————————————————————-

هلاکت زنان امت من در دو چیز است: «طلا و لباس نازک‌‌».( شیخ مفید، امالی).

————————————————————————-

خدا مردانی را که شبیه زن می شوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرارمی دهند , نفرین کرده است.

————————————————————————-

خداوند عزوجل از زنی که چشم خود را از غیر شوهر یا غیر محرم خود پر کند ، خیلی خشمگین می گردد ، و بدون تردید اگر چنین کند ، خداوند تمام کارهای نیک او را از بین می برد.و اگر در بستر غیر شوهرش بخوابد ( زنا کند ) به عهده خدای متعال است که پس از عذاب نمودن او در قبرش ، با آتش او را بسوزاند. ( در صورتیکه که توبه نکرده باشد)

————————————————————————-

زنان در خانه به جایی که بر کوچه و بازار اشراف داشته باشند نروند، چرا که نگاه مردان به آنها خیره می‌شود. به آنان سوره نور را بیاموزید چون در این سوره از تحریم و عقوبت زنا و نیز از اجتناب نگاه به نامحرم سخن به میان آمده است

————————————————————————-

صیانت زن او را شادابتر و زیبایى‏اش را پایدارتر مى‏کند

————————————————————————-

اَلمَراه عَورَه فَاذا اَخرَجَت اِستشرَفَها الشیطان

زن اندامی شهوت انگیز دارد (اگر خود را نپوشاند ) همین كه از خانه خارج شد ، شیطان او را احاطه می كند

————————————————————————-

اَیما إمرَاه نَزَعَت ثیابها فی غَیرِ بَیتها خَرَقَ عزَّ وَجَلَّ عَنها سِترَهُ

هر زنی كه لباس خود را جز در خانه خود بیرون آورد خداوند پردة خویش را از او بر می گیرد .

 

 نظر دهید »

ضرورت حیا

01 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

میرالمؤمنین (ع) : ان الحیاء و العفة من خلائق الایمان و انهما لسجیة الاحرار وشیمة الابرار؛

همانا حیا و عفت، از آداب و صفات ایمان است، و آن دو از خلق وخوی آزادگان و رسم نیکان است.

حیا و پاکدامنی، نشانه آزادگی و جوانمردی و لازمه ایمان است و مردان و زنان، همه نیازمند آنند ولی خداوند متعال به بانوان به خاطرساختار وجودی و جایگاهی که در جامعه دارند حیا و آزرم بیشتری عنایت فرموده است و از این جهت، مسؤولیت بیشتری را بر دوش می کشند. حیا و عفت برای همه امری نیک و لازم است اما برای آنان لازمتر است. حیا نشانه آزادگی است و مردان و زنان آزاده آنانند که پاکدامن و باحیا باشند، و اگر حریت به معنای واقعی کلمه وجود داشته باشد صفات نیکوی دیگر نیز وجود خواهد داشت. زنان و مردان مسلمان ومتعهد، آزادی را در صفاتی می جویند که در روایت بعدی بر آنها تاکید شده است.

غرر الحکم و درر الکلم ترجمه و شرح خوانساری، ج 2، ص 584.

 نظر دهید »

چادرم را دوست دارم

01 اسفند 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

گـاهـی کـه چـادرم خـاکـی میشـود …

از طعنــه هــای مــردم شـهــر …

یاد چفیـه هـایی می افتـم …

که برای چادری ماندنم …
خــونـی شدند …!

 نظر دهید »

چرا روز میلاد حضرت زینب را روز پرستار نامیدند

24 بهمن 1394 توسط فريده گلمحمدي خورده چشمه

 

 

چرا روز میلاد حضرت زینب را روز پرستار نامیدند

پاسخ

پنجم جمادی الاولی روز ولادت باسعادت بانوی قهرمان کربلا، پرچم دار نهضت پس از شهادت حسین علیه السلام، حضرت زینب کبری سلام الله علیها است. این روز را روز پرستار می نامند و علت نام گذاری این روز به نام «روز پرستار» این است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت، و ضمن این که رسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضت حسینی را به خوبی انجام داد، از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختی ها و ناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق، دین خود را به مکتب و رهبرش ادا کرد. درود بی پایان خداوند بر این بزرگ بانوی اسلام باد. نکته ای که لازم است به آن اشاره کنیم این است که: حیف است زینب را پرستار بیمار بخوانند زیرا پرستاری از بیمار یکی از کوچک ترین مسؤولیت های زینب(س) بود، و هر چند پرستاری وظیفه سنگین و ارزشمندی است و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات برای انجام خدمتش بنماید و چنین کاری از عهده هر کس برنمی آید ولی با این حال مقام زینب، آن قدر والا و عظیم است که او را پرستار نهضت و انقلاب حسینی باید بنامیم، زیرا این پرستاری به مراتب مهم تر و سرنوشت سازتر از پرستاری بیمار بود. زینب(س) نقش نگهداری از قیام خون بار حسینی را بر عهده داشت که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمی گرفت، خون حسین(ع) پایمال می شدو بسیار دشوار بود که نهضت ابی عبد الله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیش تازی زینب کبرا(س) در رسوا نمودن هیئت حاکم، و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل می آمدند و نام رسول الله(ص) را نه تنها از مناره های مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو می کردند و این بود نیت شوم آنان. و زینب با مجاهدت و قیام شجاعانه خویش در برابر زورگویان و همچنین فریب خوردگان زمانش، آن چنان از قیام حسین دفاع کرد که تا قیام رستاخیز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجود ندارد و این نام جاودان و مقدس برای همیشه با عظمت و شموخ باید برده شود. زینب در پس آن مصیبت بزرگی که آن چنان بار سنگین پرچم ولایت را بر دوش گرفت و در برابر کفر و زندقه ایستاد و سخنرانی کرد و خطابه خواند و مردم را بیدار کرد و حرکت را در مردگان آغاز نمود که از آن جا حرکت توابین و دیگر حرکت های اسلامی آغاز شد و تا امروز و فردا و فرداها، آثار این حرکت عظیم زینبی، هویدا است و به برکت زینب(س) و قیام مبارکش، هم چنان بیرق های خونین عاشورا به نشانه روز انتقام مظلوم از ظالم، در سراسر جهان افراشته می شود زیرا زینب بود که پیام خونین حسین را به تمام نسل ها و عصرها رساند.[1] در اینجا نتیجه ای که می خواهیم از این مطالب بگیریم این است که علت نامگذاری روز میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها به روز پرستار به خاطر دو وجه است: 1 – تجلیل از مقام شامخ و شخصیت والای حضرت زینب(س) است که با برگزاری این مراسم یادی از این بزرگ بانو می شود و باعث الگو سازی در جامعه می شود. 2 – تقویت روحیه زینب گونه در میان پرستاران و تقدیر و تشکر از زحمات و نقش پرارزش پرستار در جامعه.

در آخر لینکی از همین پایگاه در رابطه با روز پرستار خدمتتان ارائه می دهیم: فرشتگان رحمت (روز پرستار)

 نظر دهید »
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

شبنم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس